بع ،بع
كشتارگاه تهران ،فرهنگسرا شد
گوسفندان ،شاعر
وسلاخ هاي باز نشسته ،منتقد
اين روزها حالم زياد خوب نيست
نمي خواهم براي مجلات تهران شعر بفرستم
همه جا بوي گوسفند مي دهد
حتي اتاق كارم
راستي
((شهرستاني كه مشاهير ندارد قبرستان است))
اين را پشت كاميوني نوشته بود
ـــكه گوسفند مي برد
اگر تشویقی در راه است یا صحنه اکشن تمام سطرها به اکبر اکسیر بر می گردد
من فقط دکمه ها را فشار دام و بس!